دریاچه ی مرده

همیشه در مطبوعات صحبت از فضای تلخ و سیاه!!! کارهای چاوشی است که جالبترینش را بعد از ژاکت شاهد بودیم، دنیای کافکایی!!!

روزی که این مطلب را خواندم خیلی عصبانی شدم، هنوز هم قبولش ندارم!

اما آیا واقعا در کارهای چاوشی کاری نیست که سراسر غم و ناامیدی باشد؟

با نگاهی به کارنامه ی او میتوان با اطمینان گفت: گرچه فضا غم بوده اما همیشه عشق و امید، یا یکی از این دو رکن را داشته و بنابراین نمیتوان کارهای او را سیاه قلمداد کرد؛ اما در ژاکت چه طور؟ کاری نداشتیم که سراسر غم باشد و ناامیدی؟

******

فکر میکنم همگی معتقدیم که در ژاکت با ضعف ترانه مواجه ایم البته نسبت به خود چاوشی نه سایرین (کسی را قابل قیاس با چاوشی نمی دانم، او را فقط با خودش مقایسه میکنم)

در ژاکت سه اثر حسین صفا بیشتر با چاوشی دوستان ارتباط برقرار کرده و بیشتر خودنمایی میکند، گرچه صفا هم صفای «کفتر چاهی» نیست، اما ارجینی که هنوز با ترانه هایی مثل «رفیق خوب»، «عشق دو حرفی»، «ابرای پاییزی» و... پادشاهی میکند، در ژاکت کمی زیر سوال رفت! (البته باز نسبت به خودش و تیم چاوشی، نه سایرین!)

به نظرم تنها ترکی که این امید را می دهد امیر همان امیر است و همچنان میتوان از او انتظار «رفیق خوب» ها و... را داشت ، ترک آخر است؛ «دریاچه ی مرده» پر است از تعابیر ناب، آن هم از جنس امیر که دو نمونه از برترین هایش «با درد خلوت کردن» و «از غم شکایت کردن» است.

امیر در این ترانه، خودِ ارجینی است، گرچه «حراج»، «چاردیواری»، «اسیری» و «دلشوره» هم لحظات نابی دارد برای رو کردن اما ارجینیِ مجبوب من، ارجینیِ «دریاچه ی مرده» است.

تک تک ابیات شعر، قوی و پر از احساسات زیباست که این بی نهایت خواستی اش میکند.

******

محسن این ترانه را بسیار زیبا اجرا کرده و باز هم توانایی اش در آهنگسازی را به رخ کشیده، جنس صدا هم همان صدای چاوشی است لحن هم با توجه به غم سنگین موجود در قطعه یا بهتر بگویم نا امیدیِ بسیار، به جاست چرا که میتوان از غم بسیار فریاد کشید و عصبانی بود اما وقتی در ناامیدی محض باشی راهی جز نالیدن نیست!

تنظیم کار را به شخصه دوست دارم اما بهتر میشد اگه تنظیمی مثل حسرت خیس را برایش می شنیدیم، یک تنظیم فوق العاده که خودش به تنهایی نیمی از بار حسرت خیس را به دوش میکشید.

******

در این ترانه ردی از امید میبینید؟

چاوشی کارهای مختلفی داشته که در آن ردی از امید نبوده اما رد پای پر رنگ عشق به وضوح در آن دیده میشده، برای مثال در همین آلبوم ترک شش، «خنده»، امیدی به رسیدن به یار نیست اما عاشق چنان مستانه از عشق میگویدکه وادار به تسلیمی (راجع به خنده بعدا مفصل خواهم گفت)

اما در این ترانه هیچ نشانی از عشق یا امید نیست!

از همان ابتدا تنها شخصیت ترانه اعلام میکند که: «خسته شدم خسته ی هرچی درده» اما این گلایه ی او به همین جا ختم نمیشود، ادامه پیدا میکند و لحظه به لحظه سیاه تر و تلخ تر میشود!

خسته شدم خسته ی هرچی درده

آی رو دوش من درد هزار تا مرده

جنگ با این همه غم و غریبی

یکی بگه رسم کدوم نبرده؟

بهار و پاییز و زمستون چیه، چیه؟

برگ درخت من همیشه زرده

وقتی زمونه رو گرفته از من

دلم دیگه دنبال چی بگرده؟!

بعد از شندین غم مطلق و یاس کامل شخصیت قصه، قسمت تکرار شونده ی این ترک را میشنویم که شاید قرار است کمی از بار غم این قطعه بکاهد و نقش امید را بازی کند:

ای دلخور از گریه مرد پر از گریه

بغض ترک خورده دریاچه ی مرده

با گریه جاری شو بازم «بهاری شو»

با درد خلوت کن از غم شکایت کن

ترکیب «بهاری شو» یک جرقه ی امید در دل شنونده ایجاد میکند اما این کور سوی امید به کسری از ثانیه هم نمیکشد و خاموش میشود وقتی عاشقِ تنها میخواهد برای بهاری شدن با درد خلوت کند!!!

هزار تا خورشید واسه ی ما کمه

دنیا بدون عشق خیلی سرده

باید بسازه و بسوزه با غم

دلی که بازیچه ی داغ و درده

حتی به خوابم روز خوش ندیدم

بپرس از این چشا که خوابگرده

منتظر کدوم خوشی بمونم

دنیا مگه چی داشت و رو نکرده؟!

این ترانه از ابتدا تلخ و سیاه است و تا انتها این روند رو به افرایش ادامه دارد، شخصی که معتقد است زمانه از او رو گرفته و دنیا هیچ چیزی برای رو کردن ندارد!!!

******

وقتی یاد حرف عجیب و غریب آن خبرنگار افتادم (دنیای کافکایی!!!) که از دوستی به من گفت: «من میمیرم برای این ترک، باهاش زندگی میکنم» چون میدانستم بیشتر اهل کتاب است تا موسیقی بی معطلی دلیلش را پرسیدم که گفت: «من عاشق صادق هدایتم، این ترک خیلی شبیه به آثار هدایته، تلخ و سیاه و بریده از زمونه»

******

من در جواب دوستم چه باید میگفتم؟

شما بودید چه میگفتید؟

با چه دلیل و برهانی نظرش را عوض میکردید و میگفتید دنیای پرعشق چاوشیِ ما زمین تا آسمان با دنیای سیاه صادق هدایت فاصله دارد؟!!!

چه دلیلی می آوردید؟ دلیلی داشتید یا مثل من مجبور به سکوت بودید؟

پی نوشت:

1.این ترک را بسیار دوست میدارم و به شخصه گاهی هم شدیدا با آن هم ذات پنداری میکنم اما... 

2.نظرات شخصی اند

نظرات 13 + ارسال نظر
بهادر سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:38 ب.ظ

اما ارجینیِ مجبوب من ..... !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بازهم دخیل شدن نظرات شخصی..
ارجینی ، ارجینی است چون ساده می سراید ، به جای هواپیما نمی گوید غول عظیم آهنی!
پس ساده گویی ضعف نیست هنری است که شاید صفا نداشته باشد ضمن احترام بسیار زیادم برای حسین.

بهادر عزیز، دوست خوبم:
اولا این که نظرات من کاملا شخصی اند شکی نیست، در جمله ای هم که موجب این همه تعجب تو شده گفتم ارجنی محبوب من (این یعنی نظر شخصی من)
ثانیا که من امیر را بسیار دوست دارم و همیشه ترانه هایش را ستودم ضعفش را هم میگویم چون دوستش دارم
ثالثا بحث من اصلا ارجینی نبود
رابعا به خاطر احترام به تو دوست عزیز به پی نوشت یک مورد اضافه شد

علی چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ق.ظ http://chavoshioon.blogfa.com

اینکه می گوییم :‌ چاووشی مورد علاقه ی من یا ارجینی محبوب من صرفا برای یادآوری و گوشزد نقطه ی اوجشان است که از آن جا فاصله نگیرند. حال این وری یا آن وری !


...

آن خبرنگار بیچاره فقط گفت شاید تو [محسن چاووشی] کافکا زیاد خوانده ای که اینقدر تیره گویی می کنی. نفرین ، خودکشی ، دگر کشی ، طناب دار ، نامادری (به آن شکل) و خیلی های دیگر تیره اند. تعارف که نداریم. اگر این ها تیره نباشند پس چه چیزی تیره است؟ ضمنا این سبک آنقدر کسر شان هم نیست که با بی پروایی بگوییم : نه ! فلانی اینطور نیست او روشن می خواند و فلان و چلان ...

همین کافکا و صادق هدایت دنیایی اند برای خودشان. البته من هدایت تا دلتان بخواهد خوانده ام اما کافکا نه . هنر بیـــان هر لحظه و هر احساسی است. خواه تیره خواه روشن!

فقط می توانیم بگوییم این مورد (ترک) باب میل بود یا نبود. ما هم نگوییم جامعه می گوید.


ببخشید که طویل شد.

اینکه می گوییم :‌ چاووشی مورد علاقه ی من یا ارجینی محبوب من صرفا برای یادآوری و گوشزد نقطه ی اوجشان است که از آن جا فاصله نگیرند. حال این وری یا آن وری !
---------------------------------------------
ممنون از حسن توجه ت، دقیقا هدف همین بود؛ اشاره به روزهای فوق طلاییِ رفیق خوب، ابرای پاییزی و...

من نگفتم سیاهی و تلخی بد است، اتفاقا گفتم که خیلی اوقات با این ترانه همذات پنداری هم میکنم اما اشاره من به صحبت محسن بود که این قضیه را به کل منکر شده بود و اعلام داشته بود همیشه از عشق میخواند و سیاه نمیخواند!

سولماز چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ

هنوز هم معتقدم ارجینی خیلی تواناتر از صفاست.

رنج اشعار ارجینی خیلی گسترده تر و قدرت تخیل و خلاقیتش از صفا خیلی بیشتره.

صفا همیشه در اشعارش یک عاشق شکست خورده ایه که زانوی غم بغل کرده و در حسرت یار می سوزه! اما ارجینی همه ی حالت های یه عاشق رو با شعر وصف می کنه.

اما در مورد دریاچه مرده من هم موافقم که این ترک ناامیدی محضه!

البته من فکر می کنم اون قسمت بازم بهاری شو هم هیچ امیدی نداره و منظورش اینه که مثل ابر بهار شروع به گریستن کن.

درضمن به نظر من بپرس از این چشما که خواب کرده درسته.

ممنون و موفق باشی.

سولماز جان، دوست خوبم:
اولا من هم کاملا با تو موافقم و با این صفا همیشه خاص تر بوده اما امیر برایم باور پذیرتر بوده شاید به همان علت که بهادر گفت چون ساده میگوید اما پر واضح است که از رفیق خوب فاصله گرفته و امیدوارم به زودی به نقطه ی اوجش برگرده
-------------------------------------------------
در مورد «خواب گرده» هم من اینطور میشنوم به هرحال مننون از توجهت

S&S چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:47 ب.ظ

سلام

زیبا بود« مثل همیشه ».

اما نمیشه گفت در این ترانه ردی از عشق نیست ! وقتی که میگه :

هزارتا خورشید واسه ی ما کمه

دنیا بدون عشق خیلی سرده

البته شایدم اشتباه فکر می کنم .

در آخر قصدم گرفتن غلط املایی نیست مثل بعضی ها ...فقط این قسمت ها رو اصلاح کن .

هزار تا خورشید "واسه ی" ما کمه

بپرس از این "چشما" که خواب کرده .

موفق باشی .

ردی از عشق که نیست در مورد خواب کرده چیزی که میشنوم رو نوشتم اون مورد دیگه اصلاح شد مرسی
ممنون از لطفت به من

جواد چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:53 ب.ظ

راستش تا حالا به این فکر نکرده بودم که این دوتا رو با هم مقایسه کنم...
اونم فقط به خاطر محسن البته...
به فکر فرو رفتم...
مرسده نوشته است:فکر میکنم همگی معتقدیم که در ژاکت با ضعف ترانه مواجه ایم البته نسبت به خود چاوشی نه سایرین (کسی را قابل قیاس با چاوشی نمی دانم، او را فقط با خودش مقایسه میکنم)

جسارته به نظر من اگه برای فضای کل البوم این نظر رو دادی؟
باید بگم آره اما نه در هر ۱۲ تا ترک
شاید شعر های قدیمی به خاطر نوستالژی های قبل کمتر تکرار بشه اما
مثل این میمونه که بیای ترانه ی عظیم سنگ صبور رو با بازار خرمشهر مقایسش کنیم!!!!
مرسده نوشته است :تک تک ابیات شعر، قوی و پر از احساسات زیباست که این بی نهایت خواستی اش میکند.
این یک خط با اون چند خط بالاتر (فکر میکنم همگی معتقدیم...)
کاملا متضاده...
ولی خوب نقده دیگه!
هم خوب اثر گفته شده هم نقاظ ضعفش
در کل دستتون درد نکنه
مثل همیشه زیبا

جواد عزیز من از تو میخوام نوشته های منو کمی با دقت بیشتر بخونی من گفتم ضعف ترانه داریم در ژاکت ولی دریاچه مردی روزن امیدی ست به گذشته؛ تضادی نیست دوست عزیز
----------------------------------------------
ترانه ی عظیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ترانه که خوب باشه قدیمی و جدید نداره!

نویســار پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:12 ق.ظ http://chavoshioon.blogfa.com

(نظر خصوصی)


منم فکر می کنم چشمای خواب گرد درسته.

...

بهار و پاییز و زمستون چیه
اگه درخت من همیشه زرده؟


"اگه درخت من" ، نه " برگ درخت من"

علی رضای عزیز، همیشه لطف میکنی و ایرادات رو خصوصی عنوان میکنی اما این رو تائید کردم برای این بالاخره یکی پیدا شد مثل من بشنوه!
من همه «اگه درخت من...» میشنوم و از اون جایی که تمام دوستان نظری غیر این دارن و توی و همه جا هم «برگ درخت من...» نوشته شده من هم این طور نوشتم.
کاش یه منبع کاملا موثق متن این ترانه رو در اختیار مون بذاره ظاهرا خیلی اختلاف شنیدار هست بین بچه ها

سولماز جمعه 4 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:17 ب.ظ

هنوز هم معتقدم "خواب کرده" و "برگ درخت من" صحیحه.

به منبع موثق نیازی نیست.

اگه به معنی توجه بشه درک بهتری بوجود میاد.

(این نظر منه)

در مورد برگ حق با توئه دوستان از خود امیر پرسیدن
اما به نظرم جفتشو میگه زیر صدا فرق داره با اونی که بلند میگه اینم نظر منه
در مورد خواب گرده هم به نظرم مفهومش بیشتر به شعر میاد
اینم نظر منه

علی شنبه 5 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ق.ظ http://chavoshioon.blogfa.com

گویا همون « برگ » درسته!

دوستان از خود استاد هم پرسیدن.

بله درسته اما من هر دوشو میشنوم این روزها انقدر بنا به شرایط و برای این پست انقدر این آهنگو گوش کردم که به قول خودت گوش گیجه گرفتم:d
بنظرم جفتشو میگه!

S&S پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:02 ب.ظ

سلام مجدد

حالا که بهتر و بیشتر گوش دادم :

بهار و پاییز و زمستون چیه

"اگه" درخت من همیشه زرده .... درست باشه.

البته در صدای زیر مثل اینکه محسن میگه برگ درخت من .

در مورد خواب کرده هم فکر میکنم خواب گرد درست باشه در مفهوم ترانه .

منظور من در کامنت قبل تغییر "چشا" به "چشما" بود .

موفق باشی .

ممنون از این همه توجه

اما کاش راجع به بحث مورد نظر من بحث بشه

علی سه‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:34 ب.ظ http://del-dard.blogfa.com

این ترک از محبوبترین و دوست داشتنی ترین کارای محسن تا به حاله
من این و تونقد آلبوم هم به صراحت بیان کردم

منم "اگه درخت من... میشنوم
البته فکر کنم تو سایت امیر باشه ترانه های ژاکت
من فلش پلیر ندارم باز نمیکنه

با نقدت موافقم به خصوص در مورد ضعف ترانه

ظاهرا بچه ها با خود امیر صحبت کردن خودش گفته برگ من صحیحه

چه اختلافی افتاده بین علما:d

ذره چهارشنبه 16 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ب.ظ http://dellname.blogfa.com

از اونجایی که هیچ وقت نتونستم دید ظریف و عشق عمیق طرفدارای محسن چاووشی رو داشته باشم . هیچ وقت هم نظری در مورد کاراش ندادم. اینم نوشتم تا هم یه سری زده باشم و هم از محبتات تشکر کنم.ممنون مرسده جان.
(برای دلم مینویسم-همین!)

ممنون خیلی لطف کردی اما باز برای بی معرفتی این چند وقت توجیهی نیست رفیق:d

محمد پنج‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:50 ب.ظ

به نظر من ژاکت ضعیف ترین حضور امیر ارجینی در کل آلبوم های چاوشی بود. در هر زمینه ای بتوانم از ژاکت دفاع کنم در زمینه ی ترانه نمی توانم!
من می خواهم با خودم روراست باشم شما را نمی دانم!
مفهومی از این ترک دارم. پستی کوتاه و جالب.
چند روز دیگر در وبلاگم!
ممنون ازت

خیلی ممنون از صراحت و صداقتت

چاوشی صداقت را دوست دارد

ممنون

م ج ت ب ی جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ق.ظ

وای بالاخره یه جایی در مورد این آهنگ نوشته شد.این آهنگ به نظر من با کم لطفی مواجه شد و کم دیده شد
به نظر من قوی ترین شعر این آلبوم دریاچه ی مردست.تنها آهنگی که تو تک تک کلماتش مث ابرای پاییزی تعبیرهای زیبا و ناب نهفتست.
-----------------
قبلنم محسن آهنگ های سراسر غم و نا امیدی داشته مث تیغ و رگ و نفرین و....
----------------
قبول دارم ترانه ها نسبتا ضعیف بود، ولی شعر های امیر باعثه تکراری نبودنه فضای آلبوم شده.اگه شعر های تمام آهنگهای آلبوم مث سه تراکه ترانه های صفا بود، آلبوم کاملا یکنواخت میشد، به نظر من صفا بیشتر پسرفت کرده چون تو این دو آلبوم اخیر از ترانه های متفاوت با مضمون های بکر مث متاسفم ،لنگه کفش ،کلاف و.... خبری نیست. و ترانه ها تا حدودی یه حرف رو تکرار میکنن.
اگه ترانه ی آهنگ چار دیواری رو که به نظر سفارشی بوده رو بذاریم کنار( احتمالا محسن از هر دو شاعر خواسته برای ملودی شعر بگن ولی امیر موفق تر بوده)، بقیه ی ترانه های امیر آن طور که به عنوان تنها متهم آلبوم تو نقدهایی که در مورد آلبوم نوشته شده بود ضعیف نبود. البته میتونست تران ی دلشوره با اون تنظیم و ملودیه فوق العاده بهتر باشه.
------------------
تنها مشکل این آهنگ رو یه مشکل کوچیک تو تنظیم میدونم. دقیقه ی 4:53 ( نمیدونم چرا آهنگ وقتی داره تموم میشه با اون صدا اوج میگیره، این صدا میتونست وسطه آلبوم باشه)
------------------
به نظر من میگه برگ درخته من
اونجا هم میگه بپرس از این چشما که خواب کرده
-----------------
دوست داشتم این آهنگ با دکلمه ی ژاکت یکی میشد و بعد از اون دکلمه این آهنگ خونده میشد.و البته دوست داشتم که به این صورت اولین آهنگه آلبوم باشه
--------------------
با نظر سولماز کاملا موافقم
----------
ممنون از این که در مورد این آهنگ نوشتی. واقعا آهنگ فوق العاده ایه، لحن خوندن ، شعر، همه چی عالیه. دوست دارم محسن بازم از این نوع کارا بخونه.
------------------
راستی این سید ما هنوز امتحاناش تموم نشده، نکنه تجدید آورده تا بعده شهریور باس صبر کنیمD

اولا که من هم گفتم صفا هم صفای کفتر چاهی نیست اما هنوز میشه با خنده ش مست شد با دور آخرش گریه کرد و با بخون امشبش جون داد!

ثانیا امیر نسبت به قبل به شدت سیر نزولی داشته شاید محسن ترانه های سطح پایینش رو انتخاب کرده!!!
اصطلاحات ناب امیر کجا و نقل و نبات پاشیدن کجا؟!!!!

ثالثا من خواب گرده میشنوم!

رابعا این سید شما امتحاناش تموم شده منتی هم که به قلمش قرار گرفته نیاز به عمیق خوندن و با عشق خوندن داره هنوز هم میگرم کاش تاپیکش رو هم در سایت قرار میداد شاید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد